حاج احمد آقابه بیت آیت الله گلپایگانی زنگ زد تا ایشان نماز آقا را بخواند. سپس بنده را با ماشین ضد گلوله ای که متعلق به بیت بود به قم فرستادند. غروب به قم رسیدم و آیت الله گلپایگانی را سوار ماشین کردم و به طرف تهران به راه افتادیم. آقای گلپایگانی رحمت الله علیه در داخل ماشین عمامه شان را برداشته بودند و مدام از حضرت امام صحبت می کردند و اشک می ریختند و می گفتند که حیف شد ایشان رفتند، ایشان برای اسلام مفید بودند، اسلام رازنده کردند و کارشان در تاریخ بی سابقه بود.
ساعاتی بعد به جماران رسیدیم. یادم هست که حاج احمد آقا برای احترام به آیت الله گلپایگانی، آقایان توسلی و رسولی را برای استقبال فرستاده بودند. آیت الله گلپایگانی شب رادر منزل آقای رسولی به سر بردند و بنا شد که فردا برای نماز به مصلی برویم.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 213