در زمان دولت موقت، هنگامی که افرادی چون داریوش فروهر، مدنی و غیره به خدمت امام می رسیدند، همیشه یک دندگی می کردند و مثلا می گفتند که سپاه چی است، جهاد چی است. وزیر نفت می گفت مثلا این پاسدارها عین قزاق هامی مانند. به طور مستقیم این حرف ها را به امام می زدند. حالا ما هم حضور داشتیم، و امام در جواب می گفتند که ما مطلب محرمانه ای نداریم بچه ها از خودمان هستند. امام در مقابل این حرف ها ابتدا گوش می کردند، جواب نمی دادند و سکوت می کردند. سپس به ما می فرمودند شما بروید و کارهایتان را انجام دهید. سپس عقدۀ دل اینها را گوش می کردند و از آن باخبر می شدند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 219