در حوالی بیت امام تعداد گربه ها زیاد شده بود. یک روز رفتم دیدم که [در حیاط] یک گونی گذاشته اند. پرسیدم این گونی چیست؟ گفتند چون آقادر منزل نیست از فرصت استفاده کردیم و چند تا گربه گرفتیم، چون تعداد گربه ها زیاد شده. گفتم برای چه این کار را کردید؟ اگر امام متوجه شوند ناراحت می شوند. گفتند: نه، به کسی نمی گوییم. این گربه ها وقتی بوی گوشت به مشامشان می رسد به سرعت جمع می شوند و آقا که پنجاه گرم گوشت در غذایشان دارد وقتی این گربه ها را می بیند آن را جلوی آنها می ریزد تا بخورند و خودشان گرسنه می مانند.
چند مورد را خودم دیدم که امام خودشان گوشت جلوی گربه ها می انداختند و ماها از اینکه حضرت امام غذایشان را نمی خورند ناراحت بودیم.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 225