مجله خردسال 61 صفحه 20

قصه­ی پرنده­ها 1) یک­روز وقتی که نوک قاشقی کنار برکه قدم می­زد ... 2) پرنده­ی کوچولویی را دید که لابه­لای گل­ها دنبال چیزی می­گشت. 3) نوک قاشقی جلو رفت و پرسید: «تو پروانه­ای یا سنجاقک؟» 4) پرنده گفت: «نه پروانه نه سنجاقک! من هم مثل تو یک پرنده هستم.» 5) نوک قاشقی پرسید: «چرا نوکت این قدر باریک و کوچک است؟»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 61صفحه 20