مجله خردسال 65 صفحه 5

اما لاک­پشت از نوک زبان قورباغه بلند نشد که نشد. قورباغه زبانش بیرون بود و نمی­توانست حرفی بزند. لاک­پشت هم آن­قدر سنگین بود که اگر قورباغه می­خواست تکانی بخورد می­ترسید زبان درازش کنده شود. پروانه وقتی اوضاع را این طوری دید به سنجاقک گفت: «ناراحت نباش. تا وقتی لاک­پشت روی زبان قورباغه نشسته، او نمی­تواند ما را بخورد.» سنجاقک گفت: «ولی اگر بلند شود چی؟» پروانه گفت: «اگر خوابش ببرد نمی­تواند بیدار شود!»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 65صفحه 5