مجله خردسال 73 صفحه 4

جوجه­ی من کو؟ مصطفی رحماندوست جوجه طلایی جیک و جیک و جیک دانه بر می­چید تیک و تیک و تیک دانه برمی­داشت از روی زمین سرش را می­برد بالا و پایین جیک و جیکش را گربه­ای شنید دنبال جوجه دوید و دوید جوجه را که دید از روی دیوار پرید تو حیاط مثل سگ­هار جوجه ناگهان میویی شنید رو به روی خود گربه­ای را دید وای خدای من من چه کار کنم جایی ندارم تا فرار کنم نه سوراخی هست نه جای فرار نه زوری دارم نه پای فرار

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 73صفحه 4