5) و خیلی زود به طرف آنها رفتند. 6) مادر خیلی عصبانی بود. 8) مثل پدر که اصلا نمیتوانست اخمو بماند! 7) اما با یک معذرت خواهی، دوباره اخمهایش را باز کرد.