مجله خردسال 82 صفحه 8

فرشتهها دیروز پدرم با یک جعبه­ی بزرگ پر از شیرینی به خانه آمد. دیروز، همه­ی خیابانهای شهر چراغانی بود. دیروز، دختر همسایه­ی ما عروسی کرد. دیروز، عمه، بچه­اش را به دنیا آورد. دیشب، ماردم، کنار پنجره ایستاد و گفت: «انگار روی هر ستاره یک شمع روشن است!» من و پدر به آسمان نگاه کردیم. فرشتهها جشن گرفته بودند. مثل ما. دیشب جشن تولد حضرت محمد (ص) بود.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 82صفحه 8