قصهی حیوانات 1) آن روز، پروانهی سفید مثل یک فرشتهی کوچک، کنار پیله نشست و گفت: «به دنیا بیا! پروانهی قشنگ!» 2) بعد پیله باز شد... 4) و پروانه از آن بیرون آمد. 3) ... بازتر...