مجله خردسال 107 صفحه 15

برادر بزرگه فرار می کند و در خانه برادر کوچیکه قایم می شودو گرگ دم در خانه می آید و باز، می خواهد که آن دو بیرون بیایند و خورده شوند اما آنها قبول نمی کنند... پَس من هم فوت می کنم و فوت می کنم خونه ات رو نابود می کنم فووووت! عجب گیری افتادیم ها......! دو برادر فرار می کنند و به خانة محکم و آجری برادر وسطی می روند... بیایید تو، من که گفتم:... .... بهتره خونه رو با آجر بسازیم! فکر کردند که آجر جلوی فوتِ من رو می گیره!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 107صفحه 15