مجله خردسال 123 صفحه 19

بعد هردو ساکت شدند. اما چیزی نگفت. به گفت: «من پرواز می­کنم و روی شاخه­اش می­نشینم. شاید این طوری صدای را بهتر بشنوم.» پرید و رفت بالای . وقتی روی شاخه نشست، با خوش­حالی فریاد زد: « عزیز! گفت که آن مال تو است. چون این جا یک هم برای من گذاشته!» یک دیگرپیدا کرده بود. این طوری شد که هم و هم ، خوردند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 123صفحه 19