مجله خردسال 131 صفحه 17

با معرفی شخصیتهای داستان به کودک ازاو بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند موش گوسفند سگ خواب آلود سگ گاو یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز قشنگ بهاری، و به دشت رفتند تا علفهای تازه و خوش مزه بخورند. هم همراه آنها رفت تا و گم نشوند. وقتی به چمنزار رسیدند، روی علفها دراز کشید و کمی بعد چشمهایش را بست و خوابید. ، به گفت: «نگاه کن! آن طرف، پر از علفهای سبز و تازه است.» گفت: «از این­جا دور نشو! خطرناک است.» گفت: «تو بزرگ و قوی هستی، بیا با هم برویم و علفهای تازه بخوریم.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 131صفحه 17