ننه سرما چی شده؟
چرا برف نداری؟
چرا ساکت شدهای؟
چرا حرفی نداری؟
ننه سرما روی ابر
«هاپچی» عطسهای کرد
گشت و گشت توی هوا
عطسهاش، شد باد سرد
ناله کرد و گفت: «ننه
مریضم حال ندارم
خوابیدم زیر لحاف
چه طوری برف ببارم
وقتی که خوب شدم
لحاف نرمم را
پنبه پنبهاش میکنم
میریزم روی شما»
لحاف برف
محمد حسن حسینی
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 165صفحه 10