قصهی حیوانات 1) بچه بابون کنار مادرش نشسته بود که چشمش به چیز عجیبی افتاد. 2) دو تا بچه بابون روی بوتهی تمشک نشسته بودند و تمشک میخوردند. 3) بچه بابون به طرف آنها رفت تا تمشک بخورد.