مجله خردسال 181 صفحه 22

خواب روز، چشم­هایش را بست و شب شد. چراغ، چشم­هایش را بست و اتاق تاریک شد. من، چشم­هایم را بستم و خوابیدم. اما درخت، هرچه کرد خوابش نبرد. چون جیرجیرک تا صبح در گوش او آواز خواند!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 181صفحه 22