مجله خردسال 190 صفحه 27

ترانه­های آسمانی مصطفی رحماندوست چه گربه­ی نازی بود همیشه توی خانه برای من مثل یه هم­بازی بود گاهی می­آمد کنارم می­نشست سرش رو می­گذاشت روی دامنم چشماشو کم کم می­بست خدای مهربان من سه چهار روزه گربه­ی من گم شده شاید حالا گربه­ی مردم شده خدا جونم هر جا که هست مواظبش باش بی­غذا نمونه بهش بگو دوسش دارم بیاد دوباره خونه

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 190صفحه 27