قصهی حیوانات
5) تا اینکه یک روز صدای شکسته شدن تخمها به گوش رسید.
6) آقای بوقلمون آهو را صدا زد و گفت: «به دنیا آمدند! به دنیا آمدند!»
8) جوجهها هم خیلیزیبا بودند، هم پر سر وصدا!
7) آهو نزدیک لانه آمد و گفت: «مبارک است!»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 191صفحه 21