فرشتهها
من و دایی عباس و پدر و پدر بزرگ میخواستیم تصمیم بگیریم که برای مادر و مادربزرگ و زن دایی چه هدیهای بخریم.
روز مادر نزدیک بود و ما باید برای آن روز فکری میکردیم.
حسین هم پیش ما بود ولی او خیلی کوچک بود و نمیدانست ما دربارهی چه حرف میزنیم.
دایی گفت: «بهتر است برای آنها بلیت قطار بگیریم تا به زیارت بروند.»
پدربزرگ با خوشحالی گفت:
«روز تولد حضرت فاطمه(س) به زیارت رفتن، آنها را خوشحال می کند.»
گفتم: «چرا روز تولد حضرت فاطمه (س) روز مادر است؟»
پدرم گفت: «حضرت فاطمه (س)دختر حضرت محمد (ص) و همسر حضرت علی (ع) بودند. حضرت فاطمه (س)مادر امام حسن و امام حسین (ع) بودند. برایهمین هم روز تولد حضرت فاطمه(س) روز مادر و روز زن شده است.»
دایی عباس گفت: «این روز برای همهی ما عزیز است و فرصـت خوبی است که هـرکس،هر طور که میتواند از مادرش سپاسگزاری کند!»
وقتی دایی عباس این را گفت، حسین به یاد زن دایی افتاد و گفت: «ماما، ماما، ماما...!» و از اتاق بیرون رفت.
ما آنقدر خندیدیم که دلمان درد گرفت.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 192صفحه 8