مجله خردسال 205 صفحه 19

گفت: «باید را خبر کنیم. او می­تواند به کمک کند.» گفت: «من می­روم و را خبر می­کنم.» رفت ولی پشت بوته­ها ماند. کمی بعد به همراه آمد. دهانش را باز کرد و شروع کرد به تمیز کردن دندان­های . وقتی کار تمام شد، از و و تشـکر کـرد و دوبـاره به آب برگشت. و و دوباره مشغول بازی شدند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 205صفحه 19