مجله خردسال 217 صفحه 20

قصه­ی حیوانات 2 ) خفاش کوچولو، هرچه کرد خوابش نبرد. پس پرواز کرد و از لانه بیرون آمد. 1 ) یک شب، وقتی که همه­ی خفاش­ها خوابیده بودند... 3)کنار برکه نشست تا کمـی آب بــخـورد. اما چشمش به یک قورباغه افـتـاد که روی درخـت نشسته بود. 4 ) خفاش نزدیک قورباغه رفت و پرسید: «تو هم مثل من از لانه­ات دور شده­ای؟»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 217صفحه 20