گفت: «من برای یک هدیه میبرم. چون نارنجی است.»
گفت: «من هم برای ، یک میبرم. چون نارنجی است.»
کمی فکر کرد گفت: «پس من هم برای ، یک هدیه میبرم، چون نارنجی است.»
و و ، و و را برداشتند و به صحرا رفتند،پیش .
از دیدن دوستانش خیلی خوشحال شد. او هدیههای نارنجیاش را گرفت و
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 237صفحه 18