مجله خردسال 277 صفحه 22

ساعت من محمدرضا یوسفی زنگ ساعتم را کوک کردهام. درست همان دقیقه و ثانیه ای که سال تحویل می شود و سال نو از راه میرسد. اما ساعتم زنگ نمیزند. چون جای مادربزرگ کنار سفرهی هفت سین خالی است. آخر مادربزرگ خیلی یواش راه میآید ... حالا ساعتم زنگ میزند !!! سال تحویل میشود. سال نو از راه میرسد. مادربزرگ هم کنار سفره است. او را میبوسم. مادربزرگ به من عیدی میدهد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 277صفحه 22