مجله خردسال 290 صفحه 27

دست کودک را در دست بگیرید و در حال بازی با انگشتان او این شعر را بخوانید. قصه های پنج انگشت · مصطفی رحماندوست موش کوچولو، داشت با برادرش موش موشی بازی می کرد. 1-موش کوچولو از جا پرید. 2- برادرش موش موشی دنبالش دوید. 3- بابا موشه یک گربه را دید آخ آخ آخ 4- مامان موشه زود جیغی کشید. فوری همه ، تو سوراخ 5-انگشت شست کپلو میو میو میو میو گفت:« شام من کجا رفت؟» ناهار من چرا رفت؟ اوهو اوهو، های های گرسنه ام، وای وای وای

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 290صفحه 27