مجله خردسال 292 صفحه 20

قصهی حیوانات 1- یک روز جوجه غاز تصمیم گرفت برود و همه جای دنیا را ببیند! 2- او چند جوجه اردک دید که کواک کواک میکردند و خیلی خجالتی بودند! 3- جوجه غاز میخواست یک حشرهی بزرگ را هم شکار کند. اما حشره پر زد و رفت. 4- او حتی یک گروه جوجهی قو را دید که سیاه سیاه بودند. آنها با جوجه غاز اصلا بازی نکردند. 5-

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 292صفحه 20