مجله خردسال 337 صفحه 21

بچه شیر تصمیم گرفت که جوجهها را ادب کند! 6. او آرام از درخت بالا رفت. 7. ناگهان مادر جوجهها از راه رسید و فریاد زد: جوجههایم میخواهند آواز بخوانند! 8. بچه شیر از ترس پایین پرید. جوجهها و مادرشان جیغ زدند و آواز خواندند. بچه شیر فقط تماشا کرد!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 337صفحه 21