مجله خردسال 341 صفحه 18

با معرفی شخصیتهای داستان به کودک، از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند. کره اسب خرگوش عقاب موش کور تو میبینی؟ یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز ...، وسط جنگل یک ... را دید. ... راه خانهاش را گم کرده بود و های های گریه میکرد. ... به او گفت:" گریه نکن. من به تو کمک میکنم." ... از آنجا میگذشت که صدای ... را شنید و گفت:" این ... وسط جنگل چه میکند؟" ... با تعجب پرسید:" مگر تو میتوانی ... را ببینی؟" ... گفت:" نه نمیبینم اما بوی او را حس میکنم." ... گفت:" راه خانهام را گم کردهام." .. گفت:" فکر خوبی دارم! شاید ... بداند خانهی تو کجاست. او چشمهای تیزبینی دارد و همه جا را میبیند، ... روی یک سنگ بلند ایستاد و فریاد زد:" ...! کجایی؟" در یک

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 341صفحه 18