مجله خردسال 346 صفحه 27

مصطفی رحماندوست ترانه­ها تاتی تاتت تا، می­رفته سر به هوا می­رفته زیر پاشو خوب ندیده خواسته بره، پریده افتاده و داد می­زنه هی داد و فریاد می­زنه روی زمین نشسته دستش و پاش شکسته برش دارین زود پیش دکتر ببرین دست و پاشو گچ می­گیره یک ماهی هیچ جا نمی­ره

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 346صفحه 27