مجله خردسال 348 صفحه 10

مهربان­ترین عابر محمد عزیزی کوچه­های مدینه می دانند که تویی مهربان­ترین عابر تو که تا می رسی به رهگذاران برلبت می شود گلی ظاهر کودکان مثل شاپرک­هایی گل روی تو را که می بینند بال و پرمی زنند با شادی تا سر شانه­ی تو بنشینند تو بهاری که از زمین دلت چشمه­های زلال می جوشند تشنگان، تشنه، تشنه می آیند از صفای دل تو می نوشند

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 348صفحه 10