مجله خردسال 386 صفحه 22

قصه حیوانات دوستان موش کوچولو، توی یک نان زندگی میکردند و وقتی گرسنه میشدند، یک گاز از خانهشان را میخوردند! موش کوچولو با خودش گفت:«این خانه خیلی زود تمام میشود. باید بروم و برای خودم یک خانهی دیگر درست کنم. او تصمیم گرفت مثل یک سنجاقک روی برگها زندگی کند. اما موش کوچولو، سنگین بود و نمیتوانست روی برگها بخوابد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 386صفحه 22