مجله خردسال 391 صفحه 23

خانم مرغه، صدای آقا خروسه را شنید. و به سرعت به طرف خانه دوید. آقا خروسه، منتظر خانوم مرغه بود. بالاخره، با آمدن خانم مرغه، خیال آقا خروسه هم راحت شد!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 391صفحه 23