مجله خردسال 432 صفحه 10

ظرفهای خانهی ما ناصر کشاورز امروز من دیدم در وقت صبحانه یک عالمه ظرف است در آشپزخانه توی خیال خود دادم به آنها جان یک دفعه دیدم پارچ شد مادر لیوان چنگال و قاشق را دیدم زن و شوهر بودند در سفره پهلوی همدیگر شد استکان بچه بوسیدم او را زود دادش او حتما لیوان شیرم بود صبحانه را خوردم با قاشق و لیوان حمامشان کردم در ظرف شویی مان

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 432صفحه 10