مجله خردسال 433 صفحه 22

قصه حیوانات یک روز سرد و برفی، آقاموشه، منتظر دوستش بود تا با هم یک نان خوشمزه بخورند! وست آقا موشه خیلی دیر کرده بود. آقا موشه از سوراخ بیرون رفت تا ببیند او کجاست؟ بیچاره دوست آقا موشه، گرفتار روباه شدهبود.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 433صفحه 22