مجله خردسال 435 صفحه 6

صورتی بدوزی؟» قیچی، خچ خچ خچ به طرف موش رفت، میخواست او را گاز بگیرد. اما موش خاکستری، نترسید. دوباره گفت:«میشود برای من یک لباس صورتی بدوزی؟» خانم خانه، لبخندی زد و گفت:«میدوزم! چرا ندوزم! موش کوچولوی شجاع!» آنوقت با پوست پیاز برایش یک پیراهن صورتی قشنگ دوخت. موش خاکستری، پیراهن را پوشید. از شادی خندید. مثل ماه شده بود!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 435صفحه 6