مجله خردسال 439 صفحه 22

قصه حیوانات جوجه کوچولو، تنهایی توی آب بود و داشت بازی میکرد. ناگهان پیشی، چشمش به او افتاد. پیشی، شلپ و شلوپ رفت توی آب تا جوجه را بگیرد. همین موقع، خانم غاز او را دید.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 439صفحه 22