مجله خردسال 461 صفحه 22

قصه حیوانات بچه شیرها مشغول بازی بودند که در چمنزار چیزی دیدند. یک بچه بوفالو، آنجا بود. یکی از بچهها، به طرف او رفت. اما بچه بوفالو تنها نبود. مادرش همان نزدیکی بود با شاخهای تیز و بلند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 461صفحه 22