آقای توکا پرواز کرد و گفت:«میروم تا لانهای در تنهی درخت پیدا کنم.» اما لانهای که او پیدا کرد، فقط برای خودش جا داشت! خانم توکا خیلی ناراحت شد. آقای توکا با یک میوهی خوشمزه، خانم توکا را دوباره خوشحال کرد!