قصه حیوانات یک عالمه شته، روی یک گل زندگی میکردند. گل هر روز ضعیف و ضعیفتر میشد. یک روز کفشدوزک تصمیم گرفت که گل را نجات دهد. او به سراغ شتهها رفت و گفت:«از اینجا بروید تا همهی شما را نخورم!