مجله خردسال 46 صفحه 3

بامن­بیا … دوست من سلام. من گل آفتابگردان هستم. مثل خورشید گرد و زرد رنگم. روزها به آفتاب نگاه می­کنم و شبها با صدای جیر جیرکها به خواب می­روم. حتما دانههای خوشمزه­ی مرا خورده­ای ! دانههای من مقوی هستند. اما یادت باشد که حتما پوست آنها را بگیری و مغزشان را بخوری. به دانههای من تخمه­ی آفتابگردان می­گویند. امروز به خورشید گفتم که می­خواهم پیش تو بیایم، تا همراه تو دوست خوبم مجله را ورق بزنم. خورشید گفت که بچهها آفتاب خانهها هستند! من هم آمدم تا به تو آفتاب قشنگ نگاه کنم، همراه تو شعر و قصه بخوانم و بازی کنم! حالا با من بیا …

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 46صفحه 3