مجله خردسال 48 صفحه 20

قصه­ی گل­ها 3- یک روز گل آفتابگردان از او پرسید: «تو چرا شاد نیستی؟ چرا 1-در کنار گل­های زیبای آفتابگردان، یک گل بنفش کوچولو بود. 2 - اما گل بنفش مثل گل­های آفتابگردان شاد نبود. پژمرده و غمگینی؟» . 4- گل بنفش جواب داد: «این جا خیلی­تنها هستم. هیچ­کس با من حرف نمی­زند. هیچ­کس مرا نمی­بیند.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 48صفحه 20