قصهی حیوانات 1) در یک بعد از ظهر پاییزی بچه شیرها میخواستند بخوابند که ناگهان ... 2) یک شیر غریبه به آنها نزدیک شد. 4) و کمی بعد بین دو شیر دعوای سختی شروع شد. 3) شیر پدر از جا بلند شد و به طرف او رفت.