مجله خردسال 109 صفحه 21

6)برای همین هم، نوک مرغ پر حرف را محکم گرفت تا دیگر نتواند سرو صدای بی خودی راه بیندازد. 5)مرغ دریایی آن قدر سر و صدا کرد و حرف زد و حرف زد که دوستش احساس کرد سرش درد می­کند. 8)و با یک شیرجه­ی قشنگ، نمایش دوباره شروع شد! 7)آن وقت بود که صدای خنده­ی یکی از نهنگها، همه جا پیچید.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 109صفحه 21