مجله خردسال 223 صفحه 18

پدر را سرجایش گذاشت و تکه­های را کنار هم چید. کوچولو یک به پدر داد. پدر با ، را به کوبید و تکه­های را با به هم وصل کرد. کوچولو خیلی خوش­حال بود. پدر گفت: «حالا تو مشغول کار شو!» کوچولو را آورد و مشغول کشیدن یک نقاشی قشنگ شد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 223صفحه 18