مجله خردسال 225 صفحه 17

زیر باران لاک پشت شیرینی باران مورچه یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز وقتی که به دنبال غذا می­گشت، چشمش به یک بزرگ افتاد. نمی­دانست چه طور را با خودش به لانه ببرد. در همین فکر بود که ناگهان شروع به باریدن کرد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 225صفحه 17