مجله خردسال 255 صفحه 10

هندوانه یک شب که بابا آمد به خانه دیدم خریده یک هندوانه آن را گرفتم از دست بابا مانند یک توپ قل دادم آن را قل خورد و افتاد از پله پایین شد تکه تکه آن توپ شیرین ناصر کشاورز

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 255صفحه 10