مجله خردسال 289 صفحه 18

با معرفی شخصیت های داستان به کودک از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند. خدا داده است گاو میش - طوطی - تمساح - فیل - خارپشت یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز .... از بالای درخت، .... را دید و گفت:« وای! این خارهای تیز به چه دردی می خورد؟» ... گفت:« خدا این خارها را پشت من آفریده است تا هیچ کس نتواند مرا اذیت کند. من .... هستم و همه از خارهای تیز من می ترسند.» .... پر زد و رفت کنار مرداب. دید که ...... بزرگ از آب بیرون آمده است. ..... گفت:« وای! این دندان های تیز به چه دردی می خورد؟» ....... گفت:« این دندان های تیز را خداوند به من داده است تا با آن ها غذای خودم را شکار کنم.» ..... در فکر حرف های ........ بود که یک .... نزدیک مرداب آمد. ........ به ..... گفت:« وای! چه شاخ های بزرگی داری. این شاخ ها به چه

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 289صفحه 18