مجله خردسال 317 صفحه 16

بعد از باران باران که تمام شد، رفتم تا بازی کنم. مامان گفت:« چکمه هایت را بپوش تا پاهایت گلی نشود. ... اما چکمه هایم پر از آب بود. پر از قطره هایی که نمی خواستند گلی بشوند!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 317صفحه 16