دوستان خوب
سرور کتبی
آسمان گفت: «با من دوست میشوی؟» بادبادک شدم و آسمان را بوسیدم.
جنگل گفت: «با من دوست میشوی؟»
ابر شدم و مثل چتر بالای جنگل ایستادم.
صحرا گفت: «با من دوست میشوی؟» باد شدم و صحرا را ناز کردم.
زمین گفت: «با من دوست میشوی؟» باران شدم و به زمین آب دادم.
زنبور گفت: «با من دوست میشوی؟» گل شدم و به زنبور خوراکی دادم.
ماهی گفت: «با من دوست میشوی؟» چشمه شدم و ماهی را بغل کردم.
یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، ... اووو... من چه قدر دوست خوب دارم!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 22صفحه 22