مجله خردسال 71 صفحه 5

باد آن بالاها نزدیک سه تا پروانه رفت. موفرفری داد زد: «آهای پروانهها! نگذارید باد بادکنکم را ببرد.» پرو انهها، زودی رفتند جلو، نخ بادکنک را کشیدند، اما زور باد، از آنها بیشتر بود. باد، بادکنک را بالاتر برد. نزدیک چهار تا کلاغ. موفرفری داد زد: «آهای کلاغها نگذارید باد بادکنکم را ببرد.» کلاغها زودی رفتند جلو، نخ بادکنک را کشیدند، اما زور با د از آنها هم بیشتر بود. باد، بادکنک را باز هم بالاتر برد، نزدیک پنجتا کبوتر. موفرفری داد زد: «آهای کبوترها! نگذارید باد بادکنکم را ببرد.» کبوترها هم زودی رفتند جلو، نخ بادکنک را کشیدند اما زور باد از پنجتا کبوتر هم بیشتر بود. باد بادکنک را بالا و بالاتر برد. موفرفری دیگر بادکنکش را نمی­دید. موفرفری نشست روی زمین. اشکهایش ده تا ده تا روی دامنش میریخت.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 71صفحه 5