
شاخ و شانه
کشیدن
فقر و نیاز یکی از مشکلات مردم بوده و هست، اما
همیشه باید حساب افرادی را که مال و ثروتی ندارند اما
آبرومند و زحمتکش هستند و هرگز دست نیازی به سوی
کسی دراز نمیکنند، از افرادی که گدایی شغل آنان است
و پوشیدن لباسهای پاره، حیلهشان، جدا کرد.
گدایی کردن از سالها پیش رایج بوده و رفته رفته با
پیشرفت امکانات اجتماعی و زندگی شهرنشینی، شیوه
گدایی هم پیشرفت کرده و صد البته که نرخ مورد قبول
گداها نیز بالا رفته است. امروز گداها دست و پایشان
را گچ میگیرند، نقش بازی میکنند، کودکان
بیگناه را وسیلهء سودجویی خود قرار میدهند
و غیره. اما در گذشته گداها برای پول
گرفتن از مردم،برایشان شاخ و شانه
میکشیدند!حالاببینیم این شاخ و شانه ها
چه بود. شاخ و شانه عبارت بوداز شاخ
نوک تیز و شانه استخوان گوسفند؛ که
گداها شاخ را در دست راست و شانه را
در دست چپ میگرفتند و بر در خانهها،
یا جلوی دکانها میرفتندو ازمردم پول
میخواستند. در صورتی که به
آنها کمک نمیکرد، گدا،شاخ را طوری
روی شانه میکشیدکه صدای
چندش آوری از آن برمی خواست.او
آنقدر این کار را ادامه میداد که
شخص مجبور میشد برای کم کردن
شرش!به او پول بدهد و ردش کند
برود!
اصطلاح شاخ و شانه کشیدن از
همان زمان بین مردم معمول شد، این اصطلاح وقتی به کار میرود که کسی به
قصد ترساندن یا وادار کردن دیگران به انجام کاری،جنجال به پا کند، تهدید کند
یا به هر طریقی که میتواند موجب آزار و اذیت شود.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 13صفحه 14