
باید انقدر زَدِش تا دهنش رو واکنه!چَکولی... تیپا گولی!
نه،این مشکل،بازور حل نمیشه.
پس چی؟این که دیگه غذای نهنگا نیس که تو کتابا نوشته باشن!
گفتی کتاب؟خودشه!
حالم جا اومد گشنهام هم شده!حیف که دهنم نباید باز شه!
ببینم،اون کوفته پَرت کُنها چی کار دارن میکنن؟اون چیه... یه کتاب؟
حمله
یه روز یه آقایی دَه تا نون میخواسته اَما نونوایی فقط یکی داشته...مَرده،نون رو میگیره و میبَره نُه تا فتوکُپی اَزَش میگیره!!
آفرین لطیفهها!ادامه بده...
مجلات دوست کودکانمجله کودک 14صفحه 18